پایگاه زمین شناسی 88 دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
روایت است : چون زلیخا ایمان آورد، یوسف او را به نکاح درآورد و او از یوسف کناره گرفت و به عبادت الهی مشغول شد، و چون روز یوسف او را به خلوت دعوت کرد او وعده شب داد و چون شب در آمد به روز تأخیر افکند یوسف با او به عتاب آمد و گفت: چه شد آن دوستی ها و شوق و محبت تو. زلیخا گفت: ای پیغمبر خدا من ترا وقتی دوست داشتم که خدای تو را نشناخته بودم اما چون او را شناختم همه محبت ها را از دل خود بیرون کردم و دیگری را بر او اختیار نمی کنم .
نمیرد دل زنده از عشق دوست که آب حیات آتش عشق اوست عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است یاحق
قالب وبلاگ : پارس اسکین |